آرزوی منی
نوشتن از تو....
...آخر مگر کلمات نشانی از جایگاه تو در قلبم داردند؟!..
...تو با سخاوت تمام آمدی...
...و من با دست و دل بازی دل خسیسم را به تو دادم...
....حالا نه تنها دلم...همه چیزم مال توست...
...همه ی رویا های شبانه...
...خواب های کودکانه..
...همه نشانی تو را فریاد میزند...
...همه تو را با لبخند نگاه میکنند...
...و من در عمق این جاده..خیره به دستانی هستم..
به دستان تو...
...آیا به سویم می آیی؟
...دستان سردم را میگیری؟
...عشقم را میفهمی؟...
...تو را خواستن تمام روزمرگی من شده....
...تو را داشت تمام آرزوهایم...
...حقیقت آرزویم میشوی؟...
...آرزویت میشوم؟..
...عزيز آرزوهایم...
...آرزوی منی...